ناکارآمدی دولتها عامل سلب اعتماد از صندوق رأی بود | برای مردمی که در هراس زندگی می کنند جلیلیهراسی بی فایده است
رویداد۲۴| امیرحسین جعفری: انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم در شرایطی برگزار شد که یک دو قطبی نسبی شکل گرفته و هراس از تندروها نیز وجود داشت. با این حساب طبقه متوسط ایرانی پای صندوق نیامد و کار را برای اصلاح طلبان سخت کرد. برخی نارکارآمدی نهاد دولت را طی سالهای اخیر، علت عمده فاصله مردم از صندوق انتخابات میدانند؛ اما به واقع چگونه جامعه دوباره به سوی صندوق بازخواهد گشت؟
اردشیر گراوند، جامعهشناس، معتقد است که ناکارآمدی دولتها در بهبود زندگی مردم باعث کاهش مشارکت شده است. او در این باره میگوید: «مشارکت نکردن ارتباط زیادی به ترسیدن مردم از یک جناح یا کاندیدا ندارد، بلکه ناشی از بی نتیجه بودن مشارکت از نظر آن هاست. تفاوت جلیلی و پزشکیان بر سر این است که این افراد اهل مدارا با جامعه هستند یا خیر؛ اما مردم میگویند اگر اینها بتوانند زندگی ما را تأمین کنند ما هم مشارکت میکنند. مردم ناکارآمدی دولتها را دیدهاند که اعتمادی به صندوق رأی ندارند. بازتاب عملکرد دولتها در زندگی مردم، باعث بی انگیزگی در مشارکت شده است و برای مردم چندان تفاوتی ندارد.»
مشارکت دور دوم هم ۴۰ درصد خواهد بود
این جامعهشناس درباره با وضعیت مشارکت در دور دوم و تأثیر هراس از جلیلی در افزایش مشارکت میگوید: «من پیشبینی ۴۰ درصد را داشتم و به نظر من در دور دوم هم ۴۰ درصد حفظ خواهد شد؛ هرچند برخی معتقدند در دور دوم مشارکت کمتر هم خواهد شد. آن بخش از مردم که صرفاً دنبال مهر انتخابات هستند و شاید در آرا باطله زیاد باشند، در دور دوم رأی نمیدهند. ما دو میلیون رأی تعارفی در انتخابات داریم که آنها هم ممکن است در دور دوم شرکت نکنند.
او می گوید: جلیلی هراسی هم دیگر نتیجه نمیدهد، چون مردم کلاً در هراس از زندگی قرار دارند.
بیشتر بخوانید: پیام آرای خاموش | بررسی آماری انتخابات ریاست جمهوری نشان از قهر مردم و پایان اسطورههای انتخاباتی دارد
جامعه کاری با مشروعیت نظام ندارد بلکه با کارآمدی دولت ها مشکل دارد
او معتقد است طبقه متوسط اهمیت صندوق انتخابات را کنار گذاشته است. وی در این باره اشاره میکند: «من معتقدم تحت هر شرایط باید رأی دهیم و طبقه متوسط را متوجه اهمیت ابزار صندوق کنیم. تداوم این روند کاهش مشارکت، نگرانیهای اجتماعی بسیاری ایجاد میکند. مسأله هم مشروعیت نهاد دولت با رأی نیست، بلکه ناکارآمدی مشکل اساسی است. جامعه اصلاً به مشروعیت زیاد کاری ندارد، پیش از آن کارآمدی را مدنظر دارد. روند مشارکت مردم از اول انقلاب تاکنون به زیر ۴۰ درصد رسیده یعنی ما در ۴۰ سال همه چیز را صددرصد به سمت کم اهمیت شدن، بردهایم.»
گرواند در رابطه با فقدان حضور طبقه متوسط در انتخابات میگوید: «ما الان طبقه متوسط واقعی نداریم، افراد فقط از نظر مدرک تحصیلی طبقه متوسط هستند و از نظر درآمدی خود را فقیر میدانند. این طبقه تا زمانیکه اتفاق ملموس اقتصادی در سفرههایشان نبینند، به صندوق اعتماد نمیکنند. من معتقدم حکومت و نخبگان و رسانهها، باید مردم را به نکته برسانند که رأی شما اثر دارد. حکومت باید کاری کند که مردم ثمره مشارکتشان را در زندگی واقعی ببینند.»
او می گوید: تأثیر ناکارآمدی دولت و عدم بهبود ملموس شرایط اقتصادی باعث شد انتخابات باز هم روند کاهش مشارکت را تجربه کند. تجربهای که برای اصلاح طلبان مطلوب نیست و طبقه متوسط ایرانی کماکان با آنها در زاویه است. اگرچه برخی معتقدند جلیلی هراسی میتواند در دور دوم طبقه متوسط را به واکنش وادارد.